بیانیه جمعی از زندانیان سیاسی آزاد شده تهران و کرج در رابطه با اعترافات آخوند بدنام فلاحیان
مدتی است که برخلاف وخواست جباران حاکم بر ایران، دهه شصت که نامش با جنایت کشتار ونابودی حرث ونسل ودر یک کلام سیاهترین روزهای تاریخ این سرزمین از یکسو ومقاومت درخشان مجاهدین ومبارزین برای آزادی گره خورده از نهانخانه به متن جامعه ما آمده است.
تازهترین آن اعترافات آخوند جنایتکار فلاحیان در رابطه با قتل وکشتارهای مجاهدین در دهه شصت است، روزگاری بود نه چندان دور که اگر از دهه شصت صحبتی در میان عامه مردم میکردی اغلب افرادی که آن دوران وروزگار را ندیده بودند بیاطلاع از آن روزهای سیاه بودند، زیاد به قدیم نمیرویم منظورم همین دهسال پیش است اما براستی که خون به ناحق ریخته شده گریبان هر حاکم ظالم وسفاکی را خواهد گرفت.
خلیفه ارتجاع یعنی خمینی گمانش بر این بود که با پرپر نمودن وبه آتش کشیدن غنچهها وگلهای سر سبد این میهن جلوی رویش ناگزیر جوانهها را خواهد گرفت؛ اما این خیال باطلی ست که جباران زمانه همیشه برای حفظ تاج وتخت خود بدان عمل کردهاند، نتیجه هم در طول تاریخ مشخص بوده است.
امروز بیشک مردم قضاوتشان را کردهاند وگرنه نیازی نبود خلیفه ارتجاع فعلی؛ خامنهای مفلوک برای فرار از ننگ ابدی تاریخ وقضاوت مردم به فیلم وسریالهای مبتذل رو بیارورد تا نظامش را وامام جلادش را از این ننگ تاریخی برهاند، اما این همه حقانیت ارزان بهدست نیامده بیشک اگر نبود خون هزاران فاطمه مصباح وحسن سرخوش ها؛ اگر نبود فداکاری شکر محمدزادهها که بیشک ژاندارکهای زمان خود بودند واگر اکنون نبود این مقاومت سرفراز وپایدار با رهبری پاکباختهاش واگر نبود جنبش دادخواهی به رهبری خواهر مریم بیشک مسیر تاریخ امروز اینگونه نبود. خمینی این جنایتکار تاریخ همچنان در ماه بود.
اما خون به ناحق ریخته پاکترین زنان ومردان این سرزمین این جنایتکار را از ماه به زبالهدان تاریخ کشاند وهمانطور که برادر مسعود گفته مگر میشود جلوی تابیدن خورشید را گرفت.